به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران؛سيدمرتضي آويني 20 مهر 1326 در شهر ري به دنيا آمد.در سال 1333 كلاس اول دبستان را در خمين به پايان رساند.دو سال بعد به دليل موقعيت شغلي پدر از خمين به زنجان رفتند.
از آنجا كه در زنجان مدرسهاي نبود بنابراين پدر وي مدرسهاي را داير كرد و مرتضي توانست دوره ابتدايي را در آن مدرسه تمام كند.دبيرستان خود را هم در كرمان در رشته رياضي پشتسر گذاشت.
آويني خدمت سربازي خود را نيز در نيروي هوايي به پايان رساند و در سال 1344 وارد دانشكده هنرهاي زيبايي شد.
وي در دوران دانشجويي نسبت به مسائل روز و مسائل هنر پيگير بود و البته بسيار تلاش ميكرد كه هر مسئلهاي را در اين ارتباط خودش دريافت كند.
شهيد آويني در معماري و ادبيات به دنبال معناي واقعي هنر بود و در عين حال كه دانشجوي هنر بود به فلسفه و ادبيات نيز علاقه فراواني داشت.
به گفته بسياري از هم دورههايش از جمله عطاءاله اميدوار هنرمند برجسته كشورمان،آويني داراي نبوغ ويژهاي در فلسفه ادبيات بود.
شهيد آويني به نقاشي و شعر نيز گرايش كم نظيري داشت و البته هم نقاشي ميكرد و هم شعر ميسرود.
در سال 57 پس از بازگشت امام خميني (ره) از تبعيد و پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران به فرمايشات رهبركبير انقلاب به دقت گوش ميداد.
پس از انقلاب اسلامي،مرتضي آويني به آرمانهاي امام (ره) و انقلاب به شدت گره خورد و راه حقيقي را يافت.شهيد آويني در سال 1358 وارد جهاد سازندگي شد و پس از زمان كوتاهي به فيلمسازي روي آورد.
از سال 1367 تا 1364 به همراه گروهي مجموعه مستند "روايت فتح" را آغاز كرد.ساخت مستند"روايت فتح" از عمليات خيبر شروع شد و تا عمليات مرصاد ادامه داشت.
"آويني" روش مستندسازياش را كه هدف آن ظاهر كردن واقعيت بود؛"مستند اشراقي" نام گذاشت.
موسسه فرهنگي "روايت فتح" اواخر سال 1370 در پي تاكيد مقام معظم رهبري برتداوم توليد مستندهاي روايت فتح تاسيس شد.در "روايت فتح" مجموعه "شهري در آسمان" را ساخت كه در ارتباط با مقاومت مردم خرمشهر بود كه آخرين فعاليت فيلمسازي "شهيد آويني" محسوب ميشود.
"شهيد مرتضي آويني" روز جمعه بيستم فروردين 1372 هنگامي كه براي توليد مجموعهاي جديد از "روايت فتح" به فكه،منطقه عملياتي و الفجر مقدماتي به همراه گروه رفته بود،بر اثر انفجار مين به شهادت رسيد.
هرچند كه فيلمهاي "روايت فتح" تا آن زمان در ميان مردم مشهور بود،اما تا آن زمان كسي نميدانست كه سازنده آنها كيست؛چراكه در "روايت فتح" و نه در هيچ كدام در فيلمهايي كه او كارگرداني و تدوين كرده بود ،نام عوامل عنوان نميشد و" آويني" به تصميم خود وفادار مانده بود.
"شهيد مرتضي آويني" تصميم گرفته بود كه ديگر چيزي كه حديث نفس باشد ننويسد و ديگر از خودش سخني به بيان نياورد./ه
نخستین بار در سال 1947 یک بازرگان آمریکایی با هواپیمای شخصی خود حومه ی واشینگتن پرواز می کرد. ناگهان با دیدن تعداد زیادی سفینه های فضایی عجیب , که حرکاتی خیره کننده و فوق العاده انجام می دادند , دچار حیرت و وحشت شد .فردای آن روز به مقامات مسؤل گزارش داد: آن ها شبیه تابه های درخشانی بودند , و مانند آیینه نور خورشید را منعکس می کردند , و در ضمن از لوله های مخصوص شعلع های ابی رنگ بیرون می فرستادند . در مدت چند روز دگر نیز گزارشاتی شبیه آن از شطرف افراد دیگری نیز گزارش شد . از آن به بعد تا به امروز ماهی نمی گذرد که نظیر همین مشاهدات در نقاط مختلف دنیا به وقوع نپیوندد , و مطالب مربوط به آن در رسانه های گروهی گوناگون منتشر نشود . تازه ترین مطلب مطرح شده در این زمینه چنین است:اخیرأ جسم پرنده ای نا شناخته ای به وسیله ی دو نفر که 100 کیلومتر از هم فاصله داشتند در شمال فرانسه دیده شد است , و توصیف این دو نغر در مورد ماشین پرنده یکی است. یکی از این دو نفر در بندر گاله (شمال فرانسه) زندگی می کند .او هنگانی که با اتومبیل خود از یک جاده ی فرعی حومه ی شهر عبور می کرد , ناگهان در چند صد متر ی خود دو نقطه ی نورانی شبیه چراغ های اتومبیل اما خیلی پر نور تر از آن در وسط یک مزرعه مشاهده کرد. وقتی او اتومبیل خود را نگه داشت , تا به تماشای این وسیله ی نقلیه بپردازد , ناگهان مشاهده کرد , همین دو نقطه نورانی از وسط مزرعه به سوی او حرکت کردند , ودر ارتفاع 5 متری در مقابل چشمان او از روی جاده عبور نمودند , و از نظر ناپدید شدند. این شخص اضافه می کرد , شکل این ماشین پرنده به یک بشقاب شباهت داشت . یک روز بعد از ان نیز شخص دیگری که رییس یک اداره بود, گزارش داد جسم پرنده ای با دو چراغ روشن روی چمن پارک شهر مشاهده کرده است. روزنامه های جنجالی نیز نظیر این مطالب را مرتبأ منتشر می کنند , ولی راستش را بخواهید صحت و سقم این مطالب تا به امروز روشن نشده است.
«من در نطنز، با شب بیداری، با کار مضاعف، با دوری از زن و بچه، با غنی سازی، با پیشرفت در انرژی هسته ای، با یو سی اف، با فلان فرمول شیمیایی و با نماز شب کنار لوله های آزمایشگاهی، مشغول مبارزه دیگری با فتنه هستم».
این جمله از آن شهید مصطفی احمدی روشن است، همان سال هشتاد و اشک. همان سال رویایی...
.
مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور 1358 چشم به جهان گشود. در سال 1377 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در سال 1381 موفق به دریافت مدرک کارشناسی در رشته مهندسی شیمی گردید ... وی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود. شهید احمدی روشن عضو هیئت مدیره یکی از شرکتهای تامین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت. این شهید بزرگوار در هنگام شهادت معاون بازرگانی سایت نطنز بوده است. شهادت آرزوی شهید احمدی روشن بود، او از شهادت نمیترسید و امروز به آرزویش رسید. شهید احمدی همیشه میگفت دعا کنید تا من شهید شوم و اگر شهید شدید دست من را هم بگیرید.
شهید احمدی دارای روحیه بسیجی و جهادی بود. وی اهل نماز اول وقت بود. ایشان دارای پشتکار بالا، پرتوان، پرتلاش، پرانرژی و توانمند در عرصه اجرایی و علمی بود. شهید احمدی روشن صبح چهار شنبه 21 دی ماه 90 بر اثر انفجار یک بمب مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی ابتدای خیابان گل نبی تهران بدست عوامل موساد به شهادت رسید. از شهید احمدی روشن یک فرزند به نام «علی» به یادگار مانده است.